بعد از سالها دختر کبریت فروش را دیدم بزرگ و زیبا شده بود ، به او گفتم کبریت هایت کو



میخواهم این سرزمین را به آتش بکشم ؟ خنده




ی تلخی زد و گفت : کبریت هایم را نخریدند ، سالهاست که خودم را میفروشم…

{-31-}
2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/06/14 - 18:10